جدول جو
جدول جو

معنی دانش پروری - جستجوی لغت در جدول جو

دانش پروری
(نِ پَ وَ)
عمل دانش پرور
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دام پروری
تصویر دام پروری
شغل و عمل دام پرور، نگهداری و پرورش حیوانات اهلی، محل پرورش حیوانات اهلی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دانش پرور
تصویر دانش پرور
آنکه علم و دانش را رواج دهد، پرورندۀ دانش
فرهنگ فارسی عمید
(نِ پَ)
عمل دانش پژوه. طلب علم. جستن دانش:
بتعلیم دانش تنومند باد
بدانش پژوهی برومند باد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(نِ پَ رَ)
عمل دانش پرست
لغت نامه دهخدا
(پَرْ وَ)
حالت و چگونگی دون پرور. تربیت دونان وناکسان. (یادداشت مؤلف). و رجوع به دون پرور شود
لغت نامه دهخدا
(پَرْ وَ)
عمل دین پرور. پرورش دادن دین. عمل کردن به دین:
نکردی خدای جهان را سپاس
نبودی بدین پروری رهشناس.
دقیقی.
ترا کآمدستی به پیغمبری
پذیرفتم از راه دین پروری.
نظامی.
چو آمد گه دعوی و داوری
بدانش نمایی و دین پروری.
نظامی.
نگفت از سر داد و دین پروری
سخن چون بیابانیان سرسری.
نظامی.
جفا نه شیوۀ دین پروری بود حاشا
همه کرامت و لطف است شرع یزدانی.
حافظ.
و رجوع به دین پرور شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از دانش پرور
تصویر دانش پرور
پرورنده دانش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جان پروری
تصویر جان پروری
عمل و کیفیت جان پرور
فرهنگ لغت هوشیار